95/1/28

بدون هیچ خستگی دوباره شروع میکنم تا از زندگی بنویسم
خیلی وقت است که افکارم را نو نکرده ام
هر روز که میگذرد زندگی را دوباره باید از نوع شناخت
این یک رسم است که باید تا ابدیت برای انسان بماند
از زمانی که چشمانمان را باز میکنیم و دور یک پتوی نرم پیچیده می شویم تا لحظه ای که کلوخ های سفت را روی تنمان میریزند تنها یک چیز است که ثابت بوده است و ان زندگی بوده
زندگی که هرروزمان با حل کردن به این معمای ساده گذشت و خوب یا بد چیزی را یافتیم و مدتی با ان مفهوم زندگی کردیم تا مفهوم دیگر
ولی چه کسی میتواند بگوید که من واقعا زندگی را یافته ام.
این یک محال است البته تا الان که میشود اولین ساعات ۲۹امین روز اولین ماه سال نود و پنج
من خود میگویم،مفهوم جدیدی از زندگی را یافته ام
که شاید فردا تمام این متنهارا پاک کردم و دوباره از نو از زندگی نوشتم
به هر حال زندگی انچنان ناشناختنی هم نیست راحت تر بگویم چیزی بین پیچیده و ساده است که که هم میشود شناختش و هم میتوان نشناخت
انگار مثلا اینگونه باید بیان کنم تمامی چیزهایی که درباره ی زندگی میگویند درست است اما چیزهای زیاد دیگری هم وجود دارد که شاید با اینها تضاد داشته باشند ولی همهشان مجموعتا یعنی زندگی
چون زندگی خود پر از تضاد هاست این هم معنی دیگری از زندگیست که دوست دارم مدتی نیز با ان سر کنم.
خیلی ساده باید به قضیه نگاه کرد مثلا می شود گفت زندگی یعنی همین عکس
سیاه و سفید است و اینکه کچل هم کرده جای خود داردولی خوب مگر چیزی تغییر کرده میشود خودمان انچنان که میخواهیم تصورش کنیم.یا اصلا مگر ما همیشه عکس های طرف را در قلبمان نگه میداریم مطمئنن اینگونه نیست
زندگی یعنی اینکه کسانی هستند که دوستشان داریم یعنی چقدر خوب می شود ساده زندگی کنیم
ازاد باشیم و هیچ رازی برای نگه داشتن نداشته باشیم
حتی اگر به هر قیمتی که باید تمام شود تمام شود
زندگی یعنی ساده کردن پیچیده هایییی که ممکن است در انها گم شده باشیم
یعنی صداقت و یکرنگی ؛ چه عیبی دارد همه ی مردمان تمام همدیگر را بشناسند بدون هیچگونه کم و کاستی
چه عیبی دارد قبل از اینکه خیلی دیر بشود این پیچیده هایی به نام های غرور،ریا،خجالت،راز و ... را در حود بکشیم و آزاد زندگی کنیم

کاری هم نداشته باشم که چگونه مینگرند فقط کافیست که با اخلاص به خودمان ایمان داشته باشیم در زندگی همه به دنبال گنج می گردنند تا لذت آن را بچشند ، اما تا به حال فکر کرده ایم که می توان بدون بدست اوردنش هم از لذت آن بهره برد.
خوب همه چیز دست خودمان است، کافیست دیوانه شویم
چه عیبی دارد همه دیوانه باشند